محل تبلیغات شما

بالاخره منم حق دارم گاهی بی جهت گریه کنم . چون چرا که نه ؟ چشمای خودمه . و بعدشم حس خوبی بهم میده .
دلم برای قدیما تنگ شده . واسه وقتی که هنوز مدرسه میرفتم . دلم تنگ شده برم تو بغل الناز و همون حس قدیمی رو بهم بده . دلم تنگ شده مهسا برگرده سمتم و با چشمای پر از اشکای دلتنگی باهام حرف بزنه . پشتم خالیه انگار این روزا . اگه بیوفتم کی میگیرَتم ؟ اون صحنه تو آزمایشگاه شیمی که گریم گرفت و اومدن جلوم وایستادن که کسی نبینتم جلو چشمَمه . سرم تو بغل مهسا بود . حسشو هیچوقتِ هیچوقت فراموش نمیکنم .
آدمای کمی واقعا منو شناختن حق دارم از دوریشون ، از نبودنشون بترسم . دیگه توانشو ندارم که این راه قدیمی رو دوباره برم . همینا ، همین چنتا مال من باشن . کل زندگیم برام بسه .

هنوز بالا سرت گرماشو داری ؟

رو زخماتم نمکِ وابسته بودنه .

شی ایز عه گود گرل :))

؟ ,دلم ,تنگ ,تو ,، ,بهم ,تنگ شده ,قدیمی رو ,دلم تنگ ,تو بغل ,حق دارم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

يادداش هاي روزانه من